ادبیات فاخر؛ گمشده ورزش
آیا تا حالا از خود پرسیدهایم ورزش، مقولهای كه فلسفه وجودی آن چیزی جز شادابی جسم و روح و تبلور حس انسان دوستی و اخلاق نیست، چرا در كشور ما بعضا از آن به عنوان حوزه لودگی و لمپنیسم یاد میشود ؟
پاسخ این سوال در خود آن نهفته است، متاسفانه در ورزش ما گاهی از سوی برخی افراد مرتبط با این حوزه؛ از بازیكن گرفته تا مربی، داور و مدیر، الفاظ و ادبیاتی به كار برده میشود كه به واقع حتی در یك محیط خانوادگی هم برخی بیم آن دارند كه به كار بردن این الفاظ، منزلت اجتماعی و وجهه خود را حتی در دل خانواده خود از دست بدهند؛ در نتیجه خیلی از حرفهای خود را به قول معروف، میخورند.
این خوردن حرف، به هر دلیلی كه باشد یك پیامد اجتماعی مهم و تاثیر گذار را به دنبال دارد؛ "ترس از بدآموزی". نكته نهفتهای كه متاسفانه با وجود گستردگی حوزه ورزش و در كانون توجه بودن آن گاه مورد بی توجهی قرار گرفته و كسی كه چند صباحی در كانون توجه رسانهها قرار دارد، هیچ به این موضوع اهمیت نمیدهد كه بیان او میتواند چه آثار مخربی بر جامعه بگذارد.
هرچند این مشكل مربوط به امروز و دیروز نبوده و سال هاست گوش هر شنونده و چشم هر بینندهای را آزار میدهد، اما تنها مروری بر حواشی روزهای گذشته ورزش و به ویژه فوتبال، ما را بر آن داشت یك بار دیگر این نكته را به آقایان یادآور شویم كه حداقل در ظاهر هم كه شده مراعات كنند و هر حرفی را به زبان نیاورند؛ حرفهایی كه گاهی اوقات میتواند بارحقوقی هم برای فرد به دنبال داشته باشد.
فضای تهمت و ادبیات چاله میدانی چیزی نیست كه خانوادهها از ورزش میخواهند و چه خوب است در كنار همه شور و شعف اجتماعی كه افتخارآفرینیهای میدان ورزش به دنبال خود دارد، ورزش را به میدانی تبدیل كنیم كه اگر الگوی مثبتی برای ادبیات اجتماعی مردم نیست، حداقل الگوی منفی هم نباشد. این مهم، صرفا با برخوردهای قهری عملی نمیشود، بلكه لحظهای تامل در اظهار نظرها و قلم فرسایی را میطلبد كه همه افراد مرتبط با ورزش داشته باشند و ورزش همان چیزی شود كه همه دوست داریم.
منبع: جام جم آنلاین - امید توفیقی (گروه ورزش) - تاریخ: ۱۲/۰۷/۱۳۹۱ - گروه کوه نوردی کلکچال - www.kolakchal.ir
